جدول جو
جدول جو

معنی تره گربه - جستجوی لغت در جدول جو

تره گربه
(تَرَ / رِ یِ گُ ت / بِ)
بادرنجبویه را گویند و آن تره ای باشد که گربه را بآن محبت بسیار باشد. (فرهنگ جهانگیری). بادرنجبویه است، و گربه را باین تره محبت بسیار است. (برهان). بادرنجبویه زیرا که گربه آنرا بسیار دوست میدارد. (انجمن آرا) (آنندراج) (از فرهنگ رشیدی). بادرنجبویه. (ناظم الاطباء). سنبل الطیب. و اینکه در جهانگیری به آن معنی بادرنجبویه داده اند غلط است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ چَ / چِ / بَچْ چَ / چِ گُ بَ / بِ)
نوزاد گربه. گربه بچه. شبرقه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(گُ بِ)
ده کوچکی است از دهستان حومه بخش انارک شهرستان نائین که در 13 هزارگزی شمال انارک وصل به راه مالرو حاجی مهدی به انارک واقع شده. جلگه و معتدل است و 29 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش، غلات، شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بچه گربه
تصویر بچه گربه
گربه خرد طفل گربه، خرنوب، نوعی کهور
فرهنگ لغت هوشیار
پر از گره. یا گره گره کاری را کردن، نامنظم و اندک اندک آنرا انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
پاره پوره، نامنظم
فرهنگ گویش مازندرانی
فدای تو، به قربان تو
فرهنگ گویش مازندرانی